حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵

(1) به جان پیر می فروش خراباتی و حقّ کَرَمِ او سوگند که در سر من غیر از آرزوی بندگی او فکر دیگری نیست. (2) هر چند بهشت جای گناهکاران نیست. باده بیاور که به دعای پیر خرابات پشت گرم و امیدوارم.

WhatsApp: +86 18221755073
پسسر (در زبان‌ جاوه‌ای‌ قدیم‌ پسیسی‌ یا پسیر ؛ در اندونزیایی‌ پسسر به

پَسِسِر (در زبان‌ جاوه‌ای‌ قدیم‌، پسیسی‌ یا پَسیر ؛ در اندونزیایی‌، پَسِسِر به‌ معنای‌ «کرانة‌ دریا، ساحل‌»)، در اصل‌ به‌ معنای‌ یک‌ واحد اداری‌ (حکومتی‌) در پادشاهی‌ ماتارام‌ در ...

WhatsApp: +86 18221755073
«پیر» در اشعار خواجه ی شیراز

آنچه در این مقاله انجام گرفته، جستجوی واژه «پیر» در غزلیات خواجه شیراز است و این کار بر اساس مطالعه و تدقیق در غزلیات و ابیات دیوان حافظ صورت گرفته است که به قلم حسینعلی یوسفی - نیشابور نوشته ...

WhatsApp: +86 18221755073
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳

پیر روشن ضمیر پیمانه پر کن من اجازه نداد که دلق ریایی ظاهر پرستان را به می الوده کنم و معانی شگرف عشق را هویدا سازم وگرنه چه حکایتها بود که باز گو می کردم-قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد

WhatsApp: +86 18221755073
OUR NEWSLETTER

join our newsletter

Subscribe to the Puik Store mailing list to receive updates on new arrivals, special offers
and other discount information.